شنبه ۲ تیر ۱۳۸۶ - ۱۱:۱۵
۰ نفر

همشهری جوان: ماشین مثل یک موجود زنده است؛ هوایش را نداشته باشی خیلی زود پیاده‌ات می‌کند که ببری‌اش تعمیرگاه.

یکی داد می‌زند: « ماشینم!» و راننده های ترافیک به هم فشرده اتوبان، پسری را نگاه می‌کنند که مثل مرغ پر کنده دور خودرو پژویی بال بال می‌زند! 206 تمیزی است که هنوز نایلون‌های روی صندلی‌هایش را درنیاورده‌اند، اما از درزهای کاپوتش بخار و دود بلند می‌شود.

چندتایی از راننده‌های ماشین‌های دور و بر می‌روند ببینند ماجرا از چه قرار است و باقی به زل‌زدنشان ادامه می‌دهند. خود پسر هم، تنها کاری که از دستش می‌آید نگاه‌کردن و کمک‌خواستن است. حالا حالاها ترافیک جلو نمی‌رود. آخرش هم یک راننده تاکسی ظرف چند دقیقه اوضاع را روبه‌راه می‌کند.

نصف عمرمان لای همین ترافیک‌های لعنتی کوچه خیابان‌ها می‌گذرد و به جای آدم‌ها، با ماشین‌ها سروکار داریم. حتی اگر هنوز ماشین‌دار نشده باشیم، اگر کمی از سوراخ‌سمبه‌ها و پیچ و مهره‌های ماشین سردربیاوریم، کافی است تا توی چنین صحنه‌ای، همه بهمان «ای‌ول، ای‌ول!» بگویند.  قطعا ماشین برای سوارشدن است اما ما آدم‌ها با این راهور چهارپا، 3 رفتار متفاوت می‌کنیم.

از بعضی‌ها اگر بپرسی کاپوت ماشین‌ات چطور باز می‌شود، نمی‌دانند؛ اینها، فقط اهل سوارشدن‌اند. اگر هم ماشین بیچاره خراب شد، مثل یک بچه بد، می‌گذارندش همان کنار خیابان، تا یکی (آشنایی – تعمیرکاری) بیاید و ببردش. عشق ماشین‌ها اما یک‌طرف دیگر ایستاده‌اند؛ خیلی از این آدم‌ها، حتی از شیرکاکائو هم می‌گذرند تا با پولش مکمل بنزین بخرند و بریزند توی حلق ماشین!آن‌طرف‌تر این ماجرا، اسپرت‌بازهایش درحال تیک‌آف با ماشین‌های رینگ‌اسپرت هستند. آنها از شیرکاکائو که هیچ، از شام شبشان هم می‌گذرند تا صدای اگزوز ماشین، آدم را یاد زنبورعسل عصبانی بیندازد.سبک زندگی این شماره، توی تعمیرگاه می‌گذرد.

مکانیک خود باشید

برای رفع خیلی از عیب‌های ماشین، باید یک مکانیک درست و درمان بالای سر ماشین بیاورید. اما ما علت‌های احتمالی و روش رفع آن را هم گفته‌ایم؛ برای اینکه بدانید داستان از چه قرار است و الکی توی خرج نیفتید. اصلا اگر مکانیک بفهمد دوزار از ماشین حالی‌تان نیست، حساب کار دستش می‌آید و حسابی جیب مبارکتان را نوازش می‌کند!

وقتی صداهایی به گوش می‌رسد
پیچ و مهره‌ها ول است

تصمیم گرفته‌اید موقع رانندگی صدای ضبط را کم کنید. البته این هیچ ربطی به جریمه‌هایی که قبلا شده‌اید، ندارد و شما در یک حرکت کاملا خودجوش یکهو تصمیم گرفته‌اید شهروند محترمی باشید! حالا به غیر از صدای آقای خواننده، صداهای دیگری هم می‌شنوید. ولی اصلا خودتان را درگیر نکنید؛ شما خرزوخان یا چیزی شبیه آن را سوار نکرده اید. این صداها یعنی یک جای کار می‌لنگد.

علت‌ها:
  معمولا علت اصلی خیلی از این صداها شل شدن پیچ و مهره‌هایی از ماشین است.
  حالا که دارید پیچ و مهره‌ درها را چک می‌‌کنید بد نیست یک نگاهی هم به لولای درها بیندازید.

  ممکن است صدا از دستگیره‌ها باشد که دلیلش همان شل بودن مهره‌‌هاست.

  شما خیلی آدم باکلاسی هستید و شیشه ماشینتان با یک دکمه بالا و پایین می‌رود. اما بعضی وقت‌ها صداهایی می‌دهد که علتش می‌تواند خراب بودن نوار دور شیشه‌ها باشد.

  حالا که چرخ‌ها هم به صدا درآمده، بد نیست به جای لگد زدن به آنها بلبرینگ و گریس شان  را چک کنید.

  بعضی از صداها خیلی جدی است؛ مثل صداهایی که از داخل موتور می‌شنوید. علت آن هم خراب شدن سوپاپ‌ها یا شکستن رینگ پیستون است.

وقتی بوهایی به مشام می‌رسد
چیزی دارد می‌سوزد

این بویی که توی ماشین به مشام می‌رسد نه بوی ادکلن سه تا هزاری‌‌تان است نه بوی عرق بغل‌دستی.  باید سرعت ماشین را بیاورید پایین و یک گوشه نگه دارید تا ببینید بوی چی می‌آید.

علت‌ها:
  یک ساعتی هست که دارید با ترمز دستی بالا رانندگی می‌کنید. بوی لنت همه جا را برداشته!

  البته برای شما که خیلی راننده هستید، بوی لنت‌ها یک معنی دیگر هم دارد و آن این است که لوازم سیلندر چرخ‌ها خراب شده.

 یک طرف سر و ته همه بوهایی که می‌آید به چرخ‌ها ختم می‌شود. ممکن است لاستیک‌ها کم باد باشند یا ساییدگی آنها بیش از حد باشد.علت دیگر بوی چرخ‌ها ممکن است از سوختگی گریس یا خرابی کاسه نمد باشد.

 بوی روغن‌سوزی هم که یعنی شیرین، یک چند صد هزار تومانی افتادید توی خرج، چون یکی از علت‌هایش، شکستگی رینگ موتور است.

 بوی بنزین سوخته هم یعنی اینکه ژیگلورها خراب شده یا سوزن آنها گشاد شده است.
 بعضی‌ از بوها از نوع «خیلی خطرناکه حسن» است! مثل بویی که از سوختگی سیم‌های برق ماشین به مشام می‌رسد.

وقتی علائم غیرعادی می‌بینید
خدابه خیر کند!


همه چیز خوب و رو به راه است. هوا عالی است و نوید یک پیک‌نیک دسته‌جمعی را می‌‌‌دهد. غذا، چای، توپ و تخمه هم توی صندوق عقب گذاشته‌اید. چند دقیقه‌ای هست که از شهر خارج شده‌اید و بساط بگو بخند بلند است که... یکهو ماشین می‌ایستد. نوش‌جانتان! آن موقع که چراغ جلو روشن نمی‌شد و با یک لگد حالش را جا می‌آوردید، می‌‌‌‌خواستید فکر این روزها را هم بکنید.

علت‌ها:
 وقتی استارت ماشینتان عمل نکرد، معنی‌اش این است که باتری‌اش یا خراب شده یا ضعیف.

 البته دلیل دیگری هم دارد که آن زنگ زدن کابل‌های باتری یا خرابی سیستم جرقه  است.
 یکی از دلایلی که باعث شده شتاب ماشینتان کم باشد، نشتی در لوله‌ مکش یا تنظیم نبودن دلکو است.

 گاهی وقت‌ها می‌بینید به غیر از دود، آب هم از اگزوز خارج می‌شود که این یعنی واشر سرسیلندرها یا سوخته یا ترک برداشته است.

 وقتی رادیاتور ماشینتان مرتبا آب کم می‌کند یعنی نشتی دارد که معمولا محل نشت، گچ و شوره می‌زند.

 تو یه استقلالی دو آتشه هستی و با دیدن یک رگه دود آبی از اگزوز داری ذوق‌مرگ می‌شوی. اما این دلیلش خوردگی سیلندر، پیستون و رینگ‌ها یا خرابی کاسه نمد معروف است و مختصرش اینکه ماشینتان روغن‌سوزی دارد.  اگر هم اگزوز دود سیاه می‌داد بیرون، کاربراتور تنظیم نیست.

  ماشینتان روشن شده ولی دوباره خاموش می‌شود که علتش درست کار نکردن ساسات یا خرابی در سیستم بنزین است.

  ماشین افتاده به ریپ زدن و کوتاه هم نمی‌آید. در این صورت احتمال خرابی شمع‌ها، خفه‌کردن کاربراتور و قاتی شدن بنزین با آب هست.

  علت کم بودن قدرت موتور هم تنظیم نبودن دلکو است.

موتور داغ‌کرده، آدم جوش آورده!
تابستان، فصل روزهای ناخوش موتورهایی است که مدام داغ می‌کنند و راننده‌های نگون‌بخت‌شان را توی راه می‌گذارند!

 اگر آب دم دست ندارید، بلافاصله کاپوت را بالا بزنید و هر 30 ثانیه موتور را روشن و خاموش کنید.

 اگر آب دارید، باید ماشین را روشن بگذارید تا عمل پمپاژ انجام شود.

 هنگام بازکردن در رادیاتور خیلی مواظب باشید؛ این کاری است که باید حداقل از فاصله یک متری انجام بدهید چون ممکن است آب جوش توی سروصورت‌تان بپاشد.

 بعد از ریختن آب، دور موتور را زیاد کنید تا آب سریع‌تر اطراف موتور بچرخد.

 بعد از خنک‌شدن، موتور را خاموش کنید و بروید سراغ اولین تعمیرگاه.

گریپاژنکنی اتول‌جان


هزار نکته ندانسته هست که لازم است یک راننده درمورد ماشینش بداند؛ نه اینکه قرار باشد بداند چطور می‌شود دل و روده ماشین را بیرون کشید و دوباره سوار کرد؛ فقط درباره نگهداری قسمت‌هایی از ماشین حرف زده‌ایم که نیاز می‌شود هر راننده‌ای سربزنگاه بداند.

استارت بزن روشن شیم!
دینام، انرژی الکتریکی دستگاه‌های مصرفی خودرو و شارژ باتری را تأمین می‌کند. استارت را هم برای راه‌اندازی موتور گذاشته‌اند. اگر به‌شان نرسید، هر روز باید ماشین را هل بدهید که روشن شود.

 بست‌ها، کابل‌ها و اتصالات استارت باید کاملا محکم باشند. موقع استارت‌زدن نباید بیشتر از 15ثانیه از آنها استفاده کنید.

 اگر موتور با استارت 15ثانیه‌ای روشن نشد، باید اول برق، بنزین، چکش برق و دلکو را کنترل کرد و بعد دوباره استارت زد.

 روی استارت و دینام آب نباید ریخته شود و اگر خیس شوند، باید موتور را خاموش کرده و صبر کنید تا خشک شوند.

 سیم‌ها توی استارت و دینام نقش مهمی دارند. دو سر آنها را چک کنید و جلوی شکستگی، قطعی، شل شدن اتصالات و ترک خوردن عایق‌ها را بگیرید.

 سیمی که قسمتی از آن قطع شده را باید عوض کنید. وجود هر اشکالی در قسمت عایق‌بندی ولتاژ زیاد مدار جرقه، باعث می‌شود ولتاژ بالا به راحتی با نزدیک‌ترین بدنه فلزی خودرو اتصال پدید آورد و در جرقه‌ای که باید به سر شمع‌ها برسد، اختلال ایجاد شود. اهل فن به این اتفاق «برق‌دزدی» می‌گویند.

می‌برمت اتوبان!
خیال نکنید شست‌وشوی ماهانه داخل و بیرون ماشین با آب ولرم و شامپوهای مخصوص، برای نگهداری از ظاهر ماشینتان کفایت می‌کند. شاید قبلا به همه نکته‌های زیر فکر نکرده باشید:

 حتی اگر همین یک ساعت پیش ماشینتان را از کارواش تحویل گرفته اید، وجود لکه‌‌های جدیدی مثل فضولات پرندگان، شیره درختان، لکه‌های قیر یا بقایای موادی که به رنگ ماشین آسیب می‌زنند را جدی بگیرید.

 با اینکه پیدا کردن یک جای پارک توی چله تابستان غنیمتی است ولی سعی کنید ماشینتان را کمتر در معرض نور مستقیم آفتاب قرار دهید. این‌جور وقت‌ها که ماشین داغ است،‌آن را نباید بشویید.

 بعد از رانندگی در بارش مفصل زمستان، ماشین را نباید در محیط‌های بسته و بدون جریان هوا و با دمایی بالاتر از 20 درجه سانتی‌گراد پارک کرد. این کار مساوی است با پوسیده شدن تدریجی رنگ ماشینتان.

 بهتر است در پایان یک فصل پرباران یا بعد از رانندگی در برف و گل و لای، اتومبیلتان را زیرشویی کنید.

 هی! چی کار می‌کنید؟ برای پاک‌کردن لکه‌های قیر، رنگ،‌یا موادی مثل اینها، نباید از بنزین، تینر یا روغن ماشین استفاده کرد. این‌جور وقت‌ها، قبل از شست‌وشو با آب و مواد شوینده، ‌نفت حلال خوبی است.

  برای پولیش کردن بدنه، اول باید ماشین را خوب بشویید. بعد از خشک کردن کامل آن، می‌توانید با واکس‌های استاندارد، ماشین را خوب برق بیندازید.

 کمربند ایمنی و باقی تجهیزات داخل خودرو را با آب صابون نیمه گرم تمیز کرده و هیچ‌وقت از مواد سفیدکننده‌ای مثل وایتکس استفاده نکنید.

 بعد از یک شست‌وشوی درست و حسابی اتومبیل، بهتر است لولای در موتور، قفل در موتور، قفل در صندوق عقب، قفل درها، لولای درها و تسمه‌های نگهدارنده را روغن‌کاری کنید.
 ویراژ دادن با یک ماشین تازه از کارواش درآمده،‌حسابی می‌چسبد! ولی قبلش چند بار به نرمی ترمز بگیرید تا خیالتان راحت شود که آب روی لنت ترمزها کاملا خشک شده. مواظب چاله‌ها و دست‌اندازهای پرآب هم باشید.

شارژ باش
روشن نشدن ماشین‌هایی که کارشان گیر باتری بدون شارژ است را دیده‌اید. دلیل چنین حال و روزی، رعایت نکردن یکی از این نکته‌هاست:

 یکی از شایع‌ترین عواملی که عمر باتری را کم می‌کنند،‌خوردگی قطب‌های باتری (محل‌های اتصال بست‌هایی که به موتور و بقیه اجزا می‌روند) است. اگر هر 2 ماه یک بار، ‌این‌جور سوراخ سمبه‌های باتری و موتور را تمیزکاری کنید،‌عمر باتری ماشینتان را بالا می‌برید.
 برای سرویس کامل باتری، از آب جوش استفاده کنید؛ و بعد از آن شروع کنید به گریس‌کاری.

 زندگی باتری بسته به میزان آب اسید توی خانه‌های باتری است. برای همین است که باید هر 5000کیلومتر به آب باتری سرکشی و کمبود آن را با آب مقطر جبران کنید.

  وقتی دارید خانه‌های باتری را از آب اسید پر می‌کنید، ‌مراقب باشید آب اسید روی بدنه و ماشین و لباستان نریزد. چنین اتفاقی مساوی است با پوسیدگی بدنه ماشین. لباستان را نمی‌دانیم!

 شارژ اضافی باتری، طول عمرش را زیاد نمی‌کند! عمر باتری حتی با رعایت همه این دنگ و فنگ‌ها از 5-4 سال فراتر نمی‌رود.

دست آخر حواستان باشد ماشین را در مکان‌های گرم پارک کنید. سرمای زیاد می‌تواند عمر باتری را کم کند. ولی اگر می‌خواهید مدت زیادی از ماشینتان استفاده نکنید،‌باتری را از بدنه آن باز کنید.

 معمولا محل بست سیم‌های برق به باتری شوره می‌زند و اتصال قطع می‌شود. برای پیشگیری از این حالت، روی آنها یک حبه قند بگذارید و آب بریزید.

در قلب منی
«موتور قلب تپنده ماشین است»؛ همین یک دیالوگ مکانیک‌ها، بازبینی سوراخ‌سمبه‌های آن را واجب می‌کند.

  طول عمر موتور به روغن کافی با چسبندگی مناسب بستگی دارد. به این دلیل از بازرسی روغن در فواصل 800 تا 1000 کیلومتر غافل نشوید. اگرچه درحال‌حاضر روغن‌هایی با کارکرد 40 هزار کیلومتر هم در بازار یافت می‌شود اما هر خودرویی قابلیت استفاده از این روان‌سازها را ندارد.

  اگر هربار که روغن ماشین را عوض می‌کنید، فیلتر هوا را هم عوض کنید، به کاهش مصرف سوخت کمک کرده‌اید.

  داغ‌شدن بیش از حد موتور را نباید دست‌کم بگیرید، چون همین دلیل - یک‌تنه – برای خواباندن ماشین کافی است؛ پس حواستان باشد از وجود آب کافی در سیستم خنک‌کننده مطمئن شوید.

  ضدیخ فقط برای فصل زمستان نیست. ضدیخ همان‌طور که در زمستان از انجماد مایع درون رادیاتور جلوگیری می‌کند، در فصل گرما هم می‌تواند دمای جوش آن را بالا ببرد.

برای آب‌بندی‌کردن خودرو تاتی تاتی ببریدش
ماشین صفر، مثل بچه یک‌ساله، باید اولش تاتی تاتی کند؛ یک چیزی حدود هزار کیلومتر اول باید حواستان به این موارد باشد:

 موقع رانندگی به موتور فشار نیاورید. دور موتور 3 هزار دور بر دقیقه برای روزهای اول کافی است.

 برای مدت زیاد، روی یک سرعت نمانید؛ نه سرعت کم و نه سرعت زیاد.

 به خاطر ترمزها هم که شده، نباید توقف‌های شدید و ناگهانی داشته باشید.

 وقتی می‌خواهید ماشین را روشن کنید، بیش از اندازه گاز ندهید.

 همان اول کار حواستان باشد که ترموستات روی ماشین نصب شده باشد.

هی دنده به دنده
در استفاده از جعبه دنده نکات ظریفی را باید رعایت کرد. درست به همین خاطر است که آن را  از 2 قسمت دیگر سیستم انتقال نیرو،‌یعنی دیفرانسیل و میل‌گاردان که فقط نیاز به بازدید دوره‌ای دارند، ‌جدا کردیم.

 قبل از هر چیز باید موقع رانندگی حواستان باشد دنده را درست جا بیندازید؛ حداکثر سرعت مجاز برای هر دنده را رعایت کنید و زیادتر از ظرفیت خودرو بارگیری نکنید. هر کدام این حالت‌ها به تنهایی می‌‌توانند خیلی زود جعبه دنده را درب و داغان کنند.

  به جز اینها، ‌سطح و نوع واسکازین – را که روانساز جعبه دنده و دیفرانسیل است – برای نگهداری از جعبه دنده باید کنترل کرد. قانونش بازدید در هر 40000 تا 45000 کیلومتر و تعویض در هر 80000 تا 90000 کیلومتر است.

  برای خودروهای نو، روغن جعبه دنده را هر 800 کیلومتر باید بازدید کرد و هر 50000 کیلومتر تعویض.

  اگر ماشینتان را پیش تعمیرکار نبردید و قرار شد خودتان روغن جعبه دنده را عوض کنید،‌از یک طرف دقت کنید ماشین روی سطح افقی باشد. از طرف دیگر، گرمی و سردی هوا را که در حجم روغن تاثیر دارد، در نظر بگیرید.

جون من وایستا
ماشینی که گاز نمی‌خورد و راه نمی‌رود، به درد نمی‌خورد. اما اگر راه رفت و ترمز نگرفت، هم شما و هم ماشین، چند ثانیه بعد باید بروید تعمیرگاه!

 لنت‌های ترمز را هر 8000 تا 10000 کیلومتر بازدید کنید.

 لنت‌ها بسته به نوع رانندگی، حمل بار و حرکت در سرازیری خورده می‌شوند؛ قبل از اینکه چیزی به نام «لنت» توی ماشینتان باقی نماند آنها را عوض کنید.

 بعد از هر 12000 کیلومتر رانندگی، میزان لقی اهرم ترمز دستی را چک کنید.

  یک قانون دیگر هم هست که می‌گوید: روغن ترمز را باید هر 8000 تا 10000 کیلومتر بازبینی کرد؛ زمان تعویض آن هم هر 2 سال یک بار یا بعد از هر 40000کیلومتر رانندگی است.

 با وجود همه این نگهداری‌ها، هیچ‌وقت به هوای ترمز ماشین، تخت‌گاز نروید.
 
باد نکن می‌ترکی!

لاستیک‌ها در ماشین، آن‌قدر به چشممان ابزار آشنایی می‌آیند که شاید بعید بدانید نکاتی را در نگهداری‌شان باید رعایت کرد.

 هر تایری با فشار باد مخصوص به خودش کار می‌کند که معمولا اندازه آن را روی بدنه ماشین می‌نویسند.

 در شروع حرکت که لاستیک‌ها سرد هستند، بهترین زمان برای تنظیم باد است. بهتر است بدانید باد کم، لاستیک‌ها را ساییده می‌کند،‌مصرف بنزین را بالا می‌برد و باعث کج شدن رینگ یا جدا شدن آنها از لاستیک می‌شود. باد زیاد هم به غیر از ضرر ساییدگی لاستیک، رانندگی را سخت می‌کند و احتمال انحراف فرمان را بالا می‌برد.

 لاستیک‌های ماشین، به‌خصوص لاستیک‌های زوج باید از نظر نوع و آج با هم یکی باشند. لاستیک‌های نامتناسب، هم ساییدگی غیریکنواخت دارند،‌هم به کمک‌فنر و دیفرانسیل صدمه می‌زنند.

 شاید وقتی پدرتان لاستیک ماشینش را جابه‌جا می‌کند، دیده باشید قانونش تعویض ضربدری است. بعد از هر 8000 کیلومتر لاستیک 1 با 4 و 2 با 3 را جابه‌جا کنید.

 هم باد لاستیک‌ها تنظیم بوده و هم نوع لاستیک‌ها یکی بوده، ولی باز هم آثار ساییدگی نامنظم روی آنها دیده می‌شود؛ این، یعنی باید ماشینتان را ببرید تعمیرگاه و چرخ‌هایش را تنظیم (بالانس) کنند.

بازبینی قطعات موتور، در فواصل معین

دزد نگیردش!
غیر از مسائل فنی، نکات ایمنی را هم باید رعایت کرد.تنها در این صورت است که می‌توانید به ماشین به چشم یک «رفیق نیمه‌راه» نگاه نکنید. چند تا از چیزهایی که به دردتان می‌خورد را اینجا آورده‌ایم. بعضی قفل فرمان‌ها یک میله پدال‌بند هم دارند که هر دو تا کار را بشود یک‌جا انجام داد.

روی دنده لج!
زمان دقیقش هنوز یادم مانده، عصر چهارشنبه بود؛ 12مهرماه پارسال، ماه رمضان بود و افطار، میهمان داشتیم.

رنو 5 مدل63 را تازه خریده بودم و خوشحال که دیگر معطل تاکسی و اتوبوس و مترو نمی‌مانم. از دفتر روزنامه که بیرون زدم، هنوز یک ساعتی تا افطار باقی مانده بود و با احتساب فاصله نیم‌ساعته دفتر تا خانه، می‌شد وسط راه جلوی قنادی توقفی کرد و زولبیا و بامیه‌ای برای خوش‌رنگ‌ترکردن سفره افطار گرفت.

لاستیک زاپاس و جک روغنی را برداشتم تا برای اولین‌بار پنچری ماشین را بگیرم. جک را زیر ماشین گذاشتم و دسته جک را چرخاندم. اما ماشین تکان نمی‌خورد ؛ جک، درست جا نمی‌رفت.

جک که ماشین را بالا برد، نیم‌ساعتی از افطار گذشته بود و یکی – دو تماس تلفنی کوتاه با خانه که «الان تمام می‌شود؛ سریع خودم را می‌رسانم».

پنچرگیری که تمام شد، قیافه‌ام دیدنی شده بود: عرق از صورتم می‌چکید و دست‌هایم سیاه شده بود؛ سیاه سیاه. پشت فرمان نشستم و سوئیچ را چرخاندم. اما چرا استارت کار نمی‌کرد؟ توی آن چند ماه که خریده بودمش، سابقه نداشت استارت نخورد و روشن نشود اما آن شب، رنو 5 زبان بسته، زبان نفهم هم شده بود.

بعد از چند دقیقه یکی دو نفری از همسایه‌ها آمدند و بعد از چند متر هل‌دادن، ماشین روشن شد و راه افتاد.

توی سربالایی چمران افتاده بودم و توی این فکر که چطور، تاخیر یک ساعته را جبران کنم که ماشین به پت و پت افتاد و همان‌جا زیر پل گیشا دوباره خاموش کرد.

وسط آن هیر و ویر، با هر زحمتی که بود، ماشین را کنار زدم و کاپوت را بردم بالا تا ببینم دوباره دردش چیست. مثل آدم‌های بهت‌زده، هاج و واج مانده بودم که وقتی ماشین این‌طوری و یکدفعه خاموش می‌شود، چه بلایی ممکن است سرش آمده باشد که یک راننده خطی، کاپوت بالارفته و راننده درمانده را دید و یک باک بنزین برای ماشین بیمار تجویز کرد. شاید قرار بود تمام بلاها همین امروز سر زبان بسته بیاید؛ نمی‌دانم. اما افتاده بود روی دنده لج!

  صد متری باید ماشین را توی سربالایی هل می‌دادیم تا به پمپ بنزین برسد و از طرف دیگر هم صرف نمی‌کرد که یکی تا پمپ‌بنزین برود و با یک 4 لیتری بنزین برگردد. بازهم چندبار مکالمه تلفنی و...

با هر زحمتی که بود، ماشین را به پمپ‌بنزین رساندیم. 35 لیتر بنزین به ماشین خوراندم و با سلام و صلوات به خانه رساندمش.

وقتی به خانه رسیدم، ساعت 5/9 شب بود. میهمان‌ها رفته بودند. اعصاب و اخلاق من و خانمم هم گفتنی نبود و همان شب قرار گذاشتیم توی اولین فرصت برویم محضر  برای فروش ماشین.

رنو 5 مدل 63 را هنوز دارم؛ نفروختمش؛ به 2دلیل؛ اول اینکه یاد گرفتم چه‌جوری با ماشین قدیمی مدل پایین تا کنم و البته از آن مهم‌تر اینکه هیچ‌کس حاضر به خرید آن نیست!

برای کاهش مصرف سوخت رژیم بنزینی بگیرید
حالا دیگر نمی‌شود فقط حواستان به درجه نشان‌‌دهنده میزان بنزین باشد و هر وقت دیدید بنزین آن دارد ته می‌کشد سر ماشین را توی اولین پمپ بنزین کج کنید و 30 ـ 20 لیتر بنزین نوش‌جان ماشینتان کنید. حالا دیگر با کارت سوخت و داستان سهمیه‌بندی باید با حساب و کتاب بنزین بسوزانید. پایین آوردن مصرف سوخت فقط به این نیست که ماشین را کمتر از پارکینگ بیرون بیاورید، بلکه مسائل فنی خودرو هم در کم کردن میزان سوخت بسیار مؤثر است.

  دم دست‌ترین کاری که مصرف سوخت ماشینتان را پایین می‌آورد، تنظیم باد و لاستیک‌هاست.

  اضافه کردن افزودنی‌های مجاز (مکمل سوخت) هم مصرف سوخت را پایین می‌آورد و هم سیستم سوخت‌رسانی را تمیز می‌کند.

  یکی از مهم‌ترین عواملی که مصرف سوخت را کاهش می‌دهد، تنظیم بموقع موتور است.
   تعویض بموقع فیلتر هوا و استفاده از فیلتر هوای استاندارد در کاهش مصرف سوخت خیلی مؤثر است. فیلتر هوای استاندارد تا 10 درصد در مصرف سوخت صرفه‌جویی می‌کند.

  تخت گاز رفتن ممکن است شما را به موقع سر قرارتان برساند ولی مصرف سوخت را چند برابر می‌کند.

  انتخاب دنده مناسب موقع رانندگی، باعث کاهش مصرف سوخت می‌شود.

  در توقف‌های طولانی ماشینتان را خاموش کنید.

   این یک چهار پای مکانیکی است نه یک چهارپا با دو تا گوش! پس بی‌زحمت بار اضافی را از صندوق عقب خالی کنید؛ این جوری هم به ماشینتان شخصیت داده‌اید و هم مصرف سوخت را پایین آورده‌اید.

   بطری‌های مکمل بنزین هم خوراک های متفاوت ولی تاثیرگذاری هستند که وقتی با بنزین مخلوط شوند به روان کار کردن موتور کمک می‌کنند.

خوراک چرب و چیلی
روغن موتور برای ماشین، درست مثل آب برای بدن ماست؛ همان‌قدر مهم و حیاتی. و اگر بخواهیم پیاز داغش را زیاد کنیم یک جورهایی این می‌شود که نبض ماشینتان با همین مایع چرب و چیلی می‌زند.

  وظیفه اصلی روغن موتور به حداقل رساندن اصطکاک بین قطعات متحرک موتور است. روغن موتور باعث شست‌وشوی رسوبات  و تخلیه آنها از بین قطعات می‌شود.

  روغن موتورها در هوای سرد سخت‌تر می‌شوند؛ پس روغن زمستانی باید آن‌قدر رقیق باشد که ماشین در فصل زمستان به آسانی روشن شود. حرف Wای که قبل از اعداد روی بطری روغن موتور نوشته می‌شود، نشان‌دهنده زمستانی بودن آن است.

  فیلتر روغن فقط تا مدت معینی (تقریبا 6 ماه) خوب کار می‌کند و بعد از آن باید عوض شود.
  ماشین‌های سواری بیشتر از 3 لیتر روغن نمی‌خورند ولی گالن‌های روغن موتور معمولا 4لیتر به بالاست. پس یک شیشه نوشابه خانواده خالی به درد همین جاها می‌خورد. اضافه روغن موتور را می‌توانید برای روز مبادا نگه دارید.

  حواس‌تان به میزان روغن باشد. هر چند وقت یک بار  گیج (همان میله‌ای که کنار محفظه روغن موتور است) را چک کنید. روی گیج Max و Min نشان داده شده که میزان روغن از Max و Min به ترتیب نباید بیشتر و کمتر باشد.

 معمولا داخل کاپوت هم برچسب درجه مناسب روغن موتور نصب شده است. برای ماشین‌های پرشیا، زانتیا و پژو باید از درجه SL یا SG ،برای پیکان از SE یا SF و برای پراید از SF یا SG استفاده کنید.

قیمت روغن موتور (4 لیتری)

مرضیه قاضی‌زاده - ایثار قنواتی- محمدمهدی حاجی‌پروانه

کد خبر 24896

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز